محبوب من !
هیچ کس راز مرا با تو نخواهد دانست ؛ وقتی در سکوتی چنین سرشار
با زبان رنگین کمان ها و عطرها با تو سخن می گویم
و تو مثل پری های دریائی در برکۀ گل و پروانه ؛ زیر بارانِ ماهِ تنها ، در خیال من شنای شبانه میکنی
ما به بادهای نیمه شب اعتماد می کنیم تا شاعر عشق من و تو بر تن دوردست ترین صنوبرها
و کهن ترین درختان انجیر مقدّس در کوچه های کاهگلی باشند ؛
که تا هنوز جویبار عاطفه از پای بوی سیب و شکوفه های انارشان می گذرد
و به خورشید می ریزد.
تو را با نایاب ترین « گل های آرزو » می پوشانم و میان قایم باشک سنجاقک ها می گذارم
و تا رؤیایی دیگر با کوله بار چشمانت راهی دنیا می شوم
نظرات شما عزیزان:
.gif)
.gif)
به طور تصادفی از وبلاگت دیدن کردم حاوی مطالب بسیار زیبا و لطیفی بود
در صورتی که علاقه ای به مطالب یارانه ای داری از وبلاگم دیدن کن
http://mehran586.loxblog.com/